هان ای دیده عبرت بین

بسم الله الرحمن الرحیم                          

بحث قبلی درباره نسبیت زمان بود واینکه بعد چهارم ماده است و سوالاتی پیرامون ربط حادث به قدیم که مشکلترین و غامضترین ودر عین حال جذابترین  مساله برای اندیشمندان است. همچنین سخن از کهکشانها و جهانهای دیگر به میان آمد . دانستن فلسفه حیات بزرگترین موهبت ونعمت است چرا که انسان را بیدار کرده وبه حرکت وکوشش جهت رسیدن به مقصود وا میدارد – امروزه درگیریهای روزانه زندگی بشر را از فکر به این مسایل غافل کرده ومادیات بخش مهم زندگی را اشغال نموده است اما ایا اگر ما بفکر مرگ نباشیم  مرگ نیز بفکر ما نخواهد بود.

روز وشب مانند دو مامور خشن و قوی پی درپی انسانها را  به جلو هل می دهند و هیچکس توانایی جلو گیری از انها را ندارد

"انها لإحدی الکبر  نذیرا للبشر"

 

زمان میگذرد 10 -20- 30- 50 و........100 سال ولی اگر با کمی تامل و اندیشه گذشته را مرور کنیم واقعا چشم بهم زدنی همه چیز گذشت .در قرآن شریف از قول کافران در قیامت که از انان میپرسند" کم لبثتم فی الارض.... لم یلبثو غیر ساعة

 

یعنی چه مدتی در زمین درنگ کردید میگویند که ساعتی بیش نبود. چرا این گونه جواب میدهند؟ چون در ورای این عالم زمان معنی ندارد و برای مجردات زمان مطرح نیست.برای سادگی درک مطلب ما در خواب به دنیای دیگری میرویم و خبر از گذشته وآینده میگیریم . شاید برای شما نیز اتفاق افتاده که برای اولین بار در زندگی به شهری رفته یا شخصی یا تصویری را میبینیم ولی با تعجب میگوییم که من قبلا اینجا آمده بودم . یا در خواب یا در عالم ذر، روح ما که فاقد زمان است به این محل سری زده است.

بعضی از علما عنوان کرده اند که زمانی را که در شکم مادر بوده اند بیاد دارند یا دیگری که به حج بیت الله الحرام مشرف شده بود ودر حال گشت و گذار اطراف کوه احد بود گفت الآن من واقعه جنگ احد را دیدم .

ازاین قبیل عجایب زیاد است ولی کو چشم بینا . همین قضیه نسبیت انیشتین خیلی از مشکلات را که فهم ان مشکل بود را حل نموده مثلا چند سال پیش که حدیثی را در کتب شیعه و سنی درباره حضرت آدم (ع) که بعد از ترک اولی توبه کرد و اسامی پنج نفس مقدس( حضرت فا طمه وابوها وبعلها وبنیها) علیهم السلام را بر ساق عرش الهی دید  و خدا را به حق انها قسم داد و خدا تو به اش را قبول فرمود ، دیدم ولی درک ان دشوار مینمود ولی پس از حل مساله نسبیت زمان براحتی مجاب شدم.

 

 

بنا بر این ماهیت لغاتی مانند فضا جرم زمان بسیار شایان تفکر وتعمق میباشند.

 

برای مطالعات بیشتر به آدرس :

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara

 

مرا جعه فرمایید.

 

دراین قسمت چند نمونه از عجیبترین وعمیقترین آیات قران را برای اندیشمندان ومتفکران ذکر میکنم

" هو الاول والاخر والظاهر والباطن"

او اول وآخر وظاهرو باطن (همه چیز) است

سوره حدید

 

أن الله یحول بین المرء وقلبه

انفال

ونحن أقرب الیه من حبل الورید

ق

با توجه به این آیات و چون انسان روح خدایی دارد(و نفخت فیه من روحی)چنین بنظر میرسد که انسان موجودی ازلی وابدی است چه خوش گفته شاعر:

 

بودم آنروزمن از طایفه درد کشان         که نه ازتاک نشان بود ونه از تاک نشان

 

انسان مدتها قبل بوده چند ماه در شکم مادر سپری کرده چند سال دراین دنیا وسپس به عالمی دیگر رخت بر میبندد واین همان تغییر حالت است یا تبدیل انرژی به ماده که در مجموع ماده وانرژی کل جهان تغییری حا صل نمی شود

 

 

هشدار

 

با سلام وادب

 

من کتابهای زیادی خوانده ام ولی عمیق ترین. شگفت انگیزترین.نافذترین . بهترین  بالاخره آخر کتابها قران کریم است وبعد از آن نهج البلاغه امیرالمؤمنین علیه السلا م که واقعا انسان را مبهوت میکند.

        عجب کتابی الله اکبر 

حیفم امد بر صاحبان عقل و خردمندان که گوشه ای از آن سخنان محیرالعقول را ننویسم .

 

در خطبه 113 در مذمت دنیا میفرمایند:

شما را چه شده است که به اندکی از دنیا که به شما میرسد شادمان میشوید ولی بسیاری از آخرت را که از دست می دهید نا راحت نمی شوید .

 

در خطبه 111 میفر مایند:

هیچ انسانی از این دنیا شاد مان نگشت مگر اینکه اشکی بدنبالش فرا رسد.

 

عمیقترین سخنان در باره جهان آفرینش حدوث کاینات – ازلی وابدی بودن الله- پدیده ای بنام زما ن- در قران ونهج البلاغه امده است.

در قرآن در سوره ذاریات خداوند (جلت عظمته) میفر ماید:

" انا خلقنا السمأ باید و انا لمو سعون"

 یعنی ما اسمان را با قدرت خلق کردیم وهر لحظه در حال وسعت دادن آن هستیم.  تمام توجه شما را به "ل" بر سر کلمه لمو سعون  جلب میکنم . دریایی از معنی و عظمت بی انتها در این " ل " نهفته است که "لا ینبؤک مثل خبیر"

یعنی چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟   عقل و مغز انسان کشش ندارد. چند سال قبل  در مجله ای علمی میخواندم که سازمان ناسا تلسکوپی ساخته که وزن عدسی آن چندین تن میباشد . دانشمندانی که برای مطالعه کهکشانها پشت این تلسکپ می نشینند دو دست خود را در دو بر سر خود می گذارند و بلند می شوند از عظمت وشکوهی نا متناهی .

 

الله اکبر چند میلیارد کهکشان که داخل هر کدام میلیاردها ستاره وهر ستاره از نظر بزرگی چند میلیون برابر کره زمین جالب اینکه بیش از 70% کره زمین را آ ب فرا گرفته  انگاه این انسان بینهایت کوچک ادعای بزرگی میکند وگاهی عربده میکشد!!!!!!!!!!!!

 

این جانب شخصا بیشتر از 2 دقیقه توانایی نگاه کردن به ستاره های آسمان شب را ندارم. چه بسا همین ستاره کهکشانی بزرگ باشد و چه بسا میلیاردها سال پیش نابود شده و هم اکنون نورش به ما رسیده وچه بسا ابر نواختری زاییده کسی چه میداند

 

چه نیکو گفته الله: أئنتم اشد خلقا ام السماء بناها ----

لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ( غافر : 57 ) .

 

 

هدف از این مقال  واداشتن به تفکر در خلقت است تازه این بینهایت بزرگ در مقابل بینهایت کوچک  . در بدن انسان نیز از  مغز و قلب وکبد وکلیه و.... که حقیقتا شاهکار است  از عجایب.

 

 

 علی (ع) می فرماید:خداوند سبحان بعد از فنای دنیا به بقا در وحدت خود بدون اینکه چیزی با او باشد ادامه خواهد داد همان گونه که پیش از آغاز افرینش بوده است بدون وقت و مکان و بدون هنگام وزمان.

 

 

 

سخن اصلی  و چیزی که ذهن مرا شدیدا مشغول داشته مساله زمان است . آیا زمان همین گذران شب و روز است ماهیت زمان چیست ؟

آیا مطلق است یا نسبی که سخن گفتن ونوشتن روی کاغذ راحت است ولی باور و هضم این که زمان : نسبی: است  مغز را منفجر میکند . برداشت شخصی اینجانب که از تلفیق نظریه حرکت جوهری ملا صدرا رضوان الله علیه و نسبیت انیشتن بدست می آید اینست که:

معانی اندر حرف ناید              که بحر بیکران در ظرف ناید

 

زمان نسبی است یعنی ممکن است در یک وقت برای بعضی 1 ساعت و برای بعضی دیگر2 یا نیم ساعت بگذرد واین بسیار عجیب و غریب است ودرک آن مشکل.

برای تقریب به ذهن قضییه اصحاب کهف که در تورات و قران آ مده ذکر میگردد که برای یاران غار 2 یا 3 ساعت اما برای مردم شهر 309 سال(در تورات 300سال که بگفته علی (ع) سال یهود بیشتر از سال عرب است که 9 سال  کم میشود)

و در کتاب روح مجرد از علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی خواندم که داستانهای عجیبی در این مورد ذکر نمو ده است که خواندن ان به تشنگان حقیقت سفارش میشود

 

 

غایت تعجب این جاست  چگونه خدای ازلی و ابدی را به مخلو قات فانی ارتباط بدهیم. البته بر صاحبان بصیرت مخفی نیست  که  واژه فانی به نظر ما فانی است ولی همانطور که نیوتن و ماکس پلانک گفته اند تبدیل انرژی از صورتی به صورت دیگر است وگر نه اصل ثابت است

 آیا معیت حق با خلق قیومی است؟  " و هو معکم اینما کنتم"

 

 خواهشمندم اگر کسی اطلاعاتی در این زمینه دارد نظر دهد.

 

 

یکی از خطرناکترین آیات قران این آیه سوره حشر است که خداوند متعال میفرماید " ولا تکونوا کالذین نسوا الله فا نسهم انفسهم "

یعنی مبا شید از کسانی که خدا را فراموش کرده وخدا کاری کرد که خودشان را فرا موش کنند.

 

جالب اینجاست که انسان خود را بیشتر از همه دوست دارد و میخواهد و تمامی جنگ و جدالها در این دنیا بر سر حب نفس است

خداوند سبحان می فر ماید کسیکه خدا را فرا موش کند در حقیقت خود را فرا موش کرده در حالیکه نمی داند. واین بسیار خطر ناک است. یا در سوره انعام میفر ملید " وإن یهلکون الا انفسهم وما یشعرون"

          و نابود نمیکنند مگر خود را در حالیکه نمی دانند.

 

بس است که اگر همین یک ایه را مورد تعمق قرار دهیم کافیست.

 

 

قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَـهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ( الأنعام : 19 ) .