من یا ما همه چیز را خودمان تولید میکنیم و ما همه کار میتوانیم بکنیم و ...

ایا هیچ انسان یا کشوری میتنواند به تنهایی نیازهایش را براورده سازد ؟

خدای متعال به هر زمین وهر انسان وحیوانی استعدادها وظرفیت خاصی داده است مثلا پسته رفسنجان یا زیره کرمان یا انار ساوه و... اگر در زمین دیگر بکارید مرغوبیت دیگری را ندارد وهمینطور هر انسانی و هر کشوری ...

أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ {الزخرف/32}

 

آيا آنها رحمت پروردگارت را تقسيم مى كنند؟ ما معيشت آنها را در حيات دنيا در ميان آنان تقسيم كرديم و بعضى را بر بعضى برترى داديم تا يكديگر راخدمت و با هم تعاون كنند، و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آورى مى كنند بهتر است .

درتفسیر نمونه امده است :

(نحن قسمنا بينهم معيشتهم فى الحيوة الدنياورفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا سخريا).

آنها فراموش كرده اند كه زندگى بشر يك زندگى دسته جمعى است , و اداره اين زندگى جز از طريق تعاون و خدمت متقابل امكان پذير نيست .

((و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آورى مى كنند (از مال و جاه و مقام )برتر و بهتر است )) (ورحمت ربك خير مما يجمعون ).

بلكه تمام اين مقامها و ثروتها در برابر رحمت الهى و قرب پروردگار به اندازه بال مگسى وزن و قيمت ندارد.

 

در تفسیر المیزان نوشته است :

(نحن قسمنا بينهم معيشتهم فى الحيوه الدنيا) اين ماييم كه معيشت شان را در زندگى دنيا تقسيم مى كنيم . آرى خدا است كه بعضى از ما را محتاج بعضى ديگر كرده ، اين را محتاج مال او، و او را نيازمند كالا و يا خدمت اين كرده است .

در نتيجه مى بينى كه بزرگـترين پادشاهان و غنى ترين توانگران ، محتاج به فقيرترين فقراء شده تا كالائى از انواع كالاها كه نزد او است از او بخرد، و يا برايش خدمتى كند و گوشه اى از زندگيش را اصلاح نمايد، كه اگر آن فقير نمى بود اصلاح نمى شد، و خود آن پادشاه نمى توانست آن را اصلاح كند. و يا آنكه از علمى كه آن فقير از انواع حكمت و علوم دارد استفاده نمايد، پس او محتاج به اين فقير است ، و اين فقير هم محتاج مال آن پـادشاه توانگر است ، حاجت اين فقير نزد او است و حاجت آن پادشاه كه يا خدمت و يا علم و يا راءى درست است نزد اين فقير است .

 

پـس آن پـادشاه نمى تواند بـگـويد: چـرا من علم اين فقير و مال خودم را نداشته باشم ، و فقير هم نمى تواند بـگـويد: چـرا مال آن پادشاه با علم و راى و معرفت خودم برايم جمع نشد؟ آنگاه امام (عليه السلام ) اين آيه را قرائت فرمود: (و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا سخريا.)

آنـگـاه فرمود: (و رحمه ربك خير مما يجمعون ) يعنى رحمت پروردگار تو بهتر از اموال دنيايى است كه اينان جمع مى كنند.

 

نتیجه اینکه :  ما انسانها را از جهت استعدادها و اشتياقها يكسان نيافريديم وگرنه كارها فلج گوناگون و با استعدادها و اشتياقها متنوع آفريديم ، تا با تسخير متقابل آنان نظام احسن تحقق يابد ودر جهت عمران زمین بکوشند و ...